نسیم خدایی - فیروزجاه | ||
ما ایرانیان آداب و رسوم مهم و اثرگذاری داریم که یکی از دیگری بهتر و برتر است.
ما ایرانیان تابلوی تبلیغات و انتشار این آداب و رسوم به دست گرفتهایم.
ویژگی ایران و ایرانی این است که میخواهد همه مردم جهان به سعادت برسند با هر معنایی که از سعادت میشود. دنبال «جهانی کردن سعادت» هستند.
اما عدهای با عنوان ایرانی زیر چتر غریبهها زندگی میکنند و این آداب و رسوم را در چالهای به نام «چهارشنبه سوری» که شما بخوانید
«چهارشنبه سوزی» انداختند و با پیروی جاهلانه و
کورکورانه از رسمهای وارداتی در حال سوزاندن آن آداب و رسوم مهم هستند.
آداب و رسوم ایرانی «شنیدن، دیدن، مهمانیدادن، دردها را به جان خریدن، گره از مشکلها باز کردن، عبرت گرفتن و ...»هست. اما اکنون رسومی آمده که مردم را از شنیدن، دیدن، عبرت گرفتن حتی بالاتر از زندگی کردن محروم میکند. با پرتاب «ترقه و انواع آتش افزاها» بینایی، شنوایی، حرکت را از هموطن خود میگیرد و «درد» را به جان او میاندازد تا به گمان خویش قدری «بی درد» بماند. با شما، بله با خود شما هستم! ای ایرانی! کسی که دنبال انداختن «درد به جان دیگران» است و گوش و چشم و ... را از دوستش محروم میکند پیرو «رسمی وارداتی» شده که
دشمنان برای او رسم کردهاند و چشم و گوش او را بستهاند و گمان میکند که چشم و گوش بستن «هنر» است. زمان و زمانه به ما گفتهاند که دشمنان این «چهارشنبه سوری» ما را تبدیل به «چهارشنبه سوزی» کرده است یعنی «چهارشنبه
سوزی» میسوزانند، میسوزید، میسوزید.... پس ای ایرانی سر بلند! بیاییم خود، از این گروه فاصله بگیریم و نزدیک، نزدیک آنها نرویم و حتی برای اندک زمانی چشم و گوش را ببندیم تا آنها برای همیشه چشم و
گوشمان را نبندند. چراکه گیتی به ما گفت: شما به جای «چهارشنبه سوری» «چهارشنبه سوزی» دارید میسوزید، میسوزید، میسوزید... بیاییم دوری کنیم تا خدای ناکرده بعد از اتفاق نگویید که «...».
روزی که پند گفت به من گردشِ فلک آن روز، گوشِ پند شنیدن نداشتم. (پروین اعتصامی) [ سه شنبه 92/12/27 ] [ فیروزجایی ]
[ نجوا () ]
|